۱۳۹۴ فروردین ۶, پنجشنبه

واذالموده سئلت



واذالموده سئلت بای ذنب قتلت
این آیه در سوره تکویر آمده و از روزی می‌گه که دختران زنده بگور شده
از انسان سوال می‌پرسند که:
به چه جرمی زنده به‌گور شدم؟


سی همینه که اخبار گوش نمی‌کنم
دیشیب بر حسب اتفاق خبر جنایت وحشیانه‌ی مردان افغان را شنیدم
و تو گمان مبر که این تنها در افغان‌ستان میسر باشه
بانو والده‌ی من ساعت‌ها بر سجاده می نشینه، در طی روز همین‌طور لب‌هاش تکون می خوره و
می‌فهمی که داره همین‌طوری طوطی‌واری ذکر می‌گه
به امید روزی که پروردگار عالم تقاص‌ش را از خلق ظالم بگیره
اولی‌ش از من بارها از جماعت شنیدم که ایشان با افتخار گفته: 
 دل من رو شکوند، خدا هم خدمتش رسید
این کاربرد خدا در زندگی آدم‌ها شده
یک خدای قاتل و جانی که فقط نشسته، جماعت خون مخلوقاتش را حلال یا حرام کنند
در حالی‌که این خدایی که این مردم بهش دل بستن، سراسر قرآن داره تکرار می‌کنه
شما از من هستید بی وکیل و وصی
بزرگی ندارید به جز من
یعنی تک به تک ما می تونیم جلوه‌ای از او بر زمین باشیم
بعد چی می‌شه بدل به چنان تصویر وحشتناکی می‌شه که دیشب دیدم؟
کی به‌ما چنین جراتی می ده؟
یا حتا چیزی که داعش پشتش قایم بشن
کجای قرآن چنین دستوراتی آمده؟
و این جنایت، این خودخواهی، این خشم و این جانشینی خدا از کدام کتاب درآمده؟
بارها در کتاب با تحکم به نبی می‌گه:
چیه؟ جامه ندران. تو فقط برای یادآوری و ارشاد آمدی. نه بیشتر که سینه چاک کنی
آیا این مسلمان‌ها این‌ش را هم خواندن؟
نه که نخواندن
کل جمیع مسلمان جهان مگه چند نفر واقعن به کتاب روی آوردن و خودشون کتاب رو فهم کردن؟
اندک
چند نفر پیام آزادگی کتاب را فهم کردن؟
بعد کی به این‌جا چنین جسارتی داده؟
این همان لحظه‌ی شرط بندی‌های عرشی در روز آغازین بوده
این جماعت نشانی از خدا داشتند؟
خدا خودش گفت با فرخنده گنین کنند؟
من که نمی‌دونم فرخنده چه گفته که به این روز افتاده
اما حدس می‌زنم دختری که تحصیلات فقهی داشته چه می‌تونه گفته باشه
منم اگر جلوی زبانم را نمی‌گرفتم، خدا می دونه چه به سرم می‌آوردن این جماعت کور و نادان
که جز قصاص و قیامت، خشم و جنایت از این کتاب فهم نکردن
نه تنها مسلمین که این در تمام ادیان دیده می‌شه
گروهی جنایت‌کار که به نام خدا کشتار می‌کنند
خون خدا را می‌ریزند و رعشه‌ی خوشی می‌گیرند
و باور دارند که خدا بابت تمام این جنایات بهشون مدال افتخار می ده
مشتی جاهل خودخواه
یه مورچه می‌کشم، چند روز با خودم درگیری دارم
که درد کشید؟
نباید وارد حریم آدم می‌شد
و الی قصه
که با خودم پیدا می‌کنم
اگر من نتیجه‌ی فهم کتاب هستم
اون‌ها از کدام کتاب تائید می‌گیرند؟
از کینه، خشم، عقده، حقارت ..... و سایر بدی‌هایی که از ریشه‌ی خود پرستی سر برآورده



این هم کتاب من 
 بانو والده هر از چندی می‌بره بازار می‌کشه و به وزنش نمک می‌ده
که بلا از جمع خانواده دور بشه
اما خودش حافظ جمع خانواده است زیرا شبانه روز پای سجاده است
ولی از قرآن بیش از سخنان شیوخ فهم نمی‌کنه
که باور کرده فهم قرآن در حیطه ی بشری نیست
پس سی چی کتاب نازل شد؟
این مسلمین همان‌ها هستند که از اروپا راه افتادن به عشق قتل و کشتارو پیوستن به داعش
این‌ها فقط برای بالیس سینه می‌کوبند نه خدای رحمان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...