۱۳۹۳ اسفند ۱۳, چهارشنبه

چند روز به عید مونده؟



چند روز به عید مونده؟
یادش به‌خیر ایام قدیم که روی تخته می‌نوشتیم
چند روز و چند ساعت تا سال تحویل راه هست؟
هنوز هم می‌شمریم؟
من که بله
نه ساعت به ساعت ، روزها رو می‌شمرم
اما برای چی؟
چی عید رو متمایز می‌کنه که حتا دوست ندارم دور از خانواده باشم؟
یک‌سال به‌کل عمرم وقت سال‌تحویل چلک بودم. با این‌:ه خونه‌ی خودم بود
حس بیابون داشتم
فکر می‌کردم چه‌طور این هم‌وطنان گرام می‌تونن در فرنگ‌ستان عید داشته باشند
وقتی عید یعنی دست‌بوسی مادر، بعد از سال تحویل
و پهن بودن سفره‌ی هفت سین تا سیزده بدر و ... هر یک از این جزئیات عیدی برای من تعریف کرده
که بابتش نمی‌تونم جایی به جز این‌جا شاد باشم و عید رو حس کنم
این هم یک پروتکل می‌شه در جامعه‌ی بشری من

یعنی اصلن موضوع این نیست که در هستی چه قوانینی هست
یا نیست
مهم پروتکل‌هایی‌ست که پذیرفتیم و بشری شده
مانند ایام عید
مانند خیر و شر و مانند کارما
همیشه از خودم می‌پرسیدم:
چی باعث می‌شه برخی هر چه بدی خواستند می‌کنند و باز راست راست راه می‌رن؟
ولی ما کافی‌ست یه سوزن جابه‌جای نابه‌جا کنیم
بلافاصله قوانین کارمیک فعال می‌شه؟
ته همه‌اش رسیدم به باورهای پذیرنده‌ی آدمی
باور خدا، بهشت، جهنم روز جزا و ... الی آخر
همین‌که یه نخود عصبی بشم و بی‌راه به کسی بگم
به ساعت نشده، بی‌حساب می‌شیم
زیرا این ذهن منه که پذیرفته، اگر خلاف جهت پارو بزنم
پارو شکسته خواهد شد
و همین باور کافی‌ست تا در زندگی‌م کار کنه
در واقع این منم که خودم رو توبیخ و تنبیه می‌کنم
با نیروی الهی روحم که به خطا در جهت ذهن هدف‌مند شده
حالا کی می تونه من رو از این باور کارمیک جدا کنه، بل‌که یه نخود زندگی کنم؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...