۱۳۹۴ فروردین ۱۰, دوشنبه

نوبت غصه‌ی گل‌هاست




سل کن اوضاع ایی پایتخت
چهارتا رعد و برق زد، هر چه آژیر بود به صدا افتاد
پشت بندش ماشین پلیس
تو گویی بشقاب پرنده‌ها حمله کردن
رعد و برق  فقط،
رعد و برق ولایت طبرستان
اول نورش می‌آد، تو گیجی در انعکاس این نور شدید
بعد خودش می‌اد و کوه رو میلرزونه
دروغ چرا؟.تا قبر آ آ آ
هنوزهم از طوفان و رعد و برق‌های چلک می‌ترسم
هربار فکر می‌کنم الانه است که شیروانی رو بکنه و با خودش ببره
بعد با خودم می‌گم:
خره
بیست ساله این کنده نشده.
 چرا باید همین امشب که تو این‌جایی کنده بشه؟ 
بعد نگاهم بر درختانی می‌نشینه که خداد ساله اون‌جان و هنوز طوفان نشکسته 
همین‌طوری‌ها به خودم دلداری می دم
اگه سرما هم نباشه می‌رم وسط ایوان بزرگ بالا می‌نشینم و 
به قول استاد، از اقتدار باد بهره مند می‌شم
بل‌که کمتر بترسم
اگه بنشینی و فقط گوش بدی حتمن می‌ترسی
بهتره براش بازی درست کنی
فقط اگه شانس بیاری و طوفان کابل‌های برق رو از جا نکنه و تو تا صبح
بمونی وسط تاریکی جنگل
زوزه‌ی گرگ و شغال
بخصوص شغال‌ها سر هر نوبت اذان و ..... صدای بسیار بسیار عجیب
بیداری جنگل
لحظه‌ای که تمام موجودات زنده‌ی موجود ، با هم شروع به بیداری و تولید صدا می‌کنند
دل شیر می‌خواد
مال منم که نژادی از اول زور زده که شیر باشه
حالا راه افتادم
ولی اون‌سال‌های قدیم
انواع فکر و خیال بر دیوارها نقش می‌بست
بانو والده طی یک تماس تلفنی، فرمودند:
اخبار گفته: بناست طوفان بیاد با سرعت صد کیلومتر
همین خبر کافی‌ست تا خواب امشب‌م باطل بشه
کلی گلدون کشیدم عقب که یه چی نیاد از آسمون و سر شاخه‌ها رو بزنه
لابد باید تا صبح تک به تک‌شون رو بغل کنم
شانتال کم ترسیده؟
حالا نوبت غصه‌ی گل‌هاست

۲ نظر:

  1. دروغ چرا! آخر زمون شده! اینجا هم جند روزه باد و طوفانه- باد و طوفان آغاز تغییردماست- یعنی سما داره میره-آخ بددخت شدم دستم خورد چایی ریخت روی میز و کاغذا-قاسممممممممممممم ...

    پاسخحذف
  2. قا ســـــــــــــــــــــــــــــــ-م صد دفعه نگفتم مراقب باش شصت پات توی چشم‌ت نره؟
    این هم تائید آخر زمان بود توسط لیوان
    یاد یک صحنه‌ای از فیلم بودای کوچک افتادم
    لاما چای رو خالی می‌کنه روی زمین و می‌گه:
    شاید چای ریخته باشه زمین، ولی از بین نرفته.
    مثل روح که بعد از مرگ ظرف رو ترک می کنه ولی از بین نمی‌ره

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...