از دیروز قیامتی برپا شده در محل که بینظیر
داستان
دخترک از وقتی یادم هست به سن ازدواج رسیده بود
اما از آقای شوهر خبری نبود
تا پارسالها که یک شب با بوق و فلاشر از محل بردنش به قصد منزل داماد
دیگه وقتی بعد از هزار سال ازدواج میکنی باید چهار چنگولی آقای شوهر رو بچسبی یا نه؟
چون اگر به رسیدن عقل بود که شما از سن عقل رسی هم گذشته بودی
اول داستان همه چیز آرومه
همگی خوشبختن
همگی خوشحالند تا... تاریخ مقرر
دختران بانو حوا یک تاریخ مقرر دارند که میمونه به تاریخهای قبل و پیش از میلاد مسیح
قبل از عمل، بعد از عمل
یعنی تمام آنچه که نمیپسندند رو لیست میکنن تا سر صبر
بعد از برابری ثبت با سند
اما اینها در زمان قدیم راه میداد که میگفتند:
شوهر شوهره شوهر
شب زیر سر شوهر
بالشت پره شوهر
و زن یکی و خدا هم یکی بود
نه الان که خدا یکی و زن یکی یکی
یک کشف بسیار مهم کردم
متوجه شدم این جناب دکتر آز منو هی غافلگیر میکنه
مثلن:
وقتی میگه:
زنم اصالتن ایتالیاییست
یا
سه تا از بچههام دخترن
یا
همسرم متخصص ریکیست و ما رو در خونه درمان میکنه
یعنی اینکه مردی بر صحنه باشی
بین این همه دخترکان لیدی حوا ایستاده باشی و هی زنم زنم کنی؟
جلالخالق این منظورش چیه؟
هیچی
ما جهان سومیهای بدبخت عادت کردیم همه دروغ بگن و سواری بگیرن
تا موعد مقرر
یادم نیست آخرین بار کی اول آشنایی با مردی از اعیالش برام گفته باشه
یا اصولن لو بدن که متاهل هستند
مهم نیست کی. سوپری محل؟
میوه فروش و ............. من هر که را میشناسم مجرده
از صدقه سر این جهان مجازی هم که همگی تحصیل کرده
متمول
بالای شهر نشین و از همه بهتر
مجردند
یهو وقتی با یکی مثل دکتر آز مواجه میشی
دلت برای خودت میسوزه که یه عمر اسیر کیا و کجا بودیم و فکر میکردیم
مرد یعنی ، همین
خیلی خوندنی با حال بود- انگاری با فراق بال و ذهن آزاد نوشته باشی -ای کاش مملکت ازاد بود و میشد این مطالبو در پاورقی یه روزنامه می نوشتی- کلی طرفدار پیدا میکرد Prima
پاسخحذفاون موقع از ترس جمیع خلق، نمیشد نوشت
حذفولی اصولن تو یکی از مشوقینم همیشه بودی
متشکرم همشهری