از مرور نباید غافل شد
اول که دست شیخ الرئیس خوآن اعظم درد نکنه که وسط بزنگاه خربگیری
در حین شستن بشقاب بلور کهربایی رنگ
یکی زد پس کلهام
خرده ستگران اعظم
چرا هی فراموشی میگیرم و یادم نمیمونه خرده ستمگران کبیر من در دل خانوادهاند
نقاط ضعفم
یا حداقل تا هنگامی که ضعفهای من هست،
خورده ستمگر لازم هستم
و چه کسانی بهتر از نزدیکانم؟
مثل بانو والده، شاه داداش و دخترها
ما را بس
و باید از یاد نبرم که همه اینها هست تا من خودم رو درست کنم
تا زخمی نباشه، دردی هم نیست
پس باید زخمهای خودم رو درمان کنم
که اصلن نفهمم کی چهطور با من مواجه می شه
نون و ماست خودم رو بخورم و قلبن شاد باشم
از همین رو باید شکر گزار احوال غریب دو روزه گذشته باشم و اهل بیت خانواده که نشون دادند
هنوز چیزهای مرور نشده هست و باید اقدام کنم
لازم هم نیست برم جنگل و بس بنشینم
هوای بارانی امروز کانونم رو سوت کرده در نقطهای بس خوش آب و هوا در دل پایتخت
که جون می ده برای مرور کردن
و چارهای جز این ندارم
هیچیک نداریم
البته اگه بخواهیم، از شرایط موجود بشری نجات یابیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر