۱۳۹۴ فروردین ۴, سه‌شنبه

فقط باش




عاقبت تاریکی تپنده‌ی‌ بی‌آغاز و سرانجام،
 در خود جوشید و تولدی آغاز کرد
  همیشه بود و نهایتی نداشت و این همیشگی شدن
خدا را آزار می‌داد
به تنگ آمد و اراده به آفرینش هستی کرد
چیزی، کسی می‌خواست از جنس خویش
تا فهم کند معنای حضور را
بودن و دیده شدن را
قصد به آفرینش دیدنی‌ها نمود
عطسه‌ای زد و ذره در خود شکست
نور پدید آمد و هستی هویدا شد
او زیبنده‌تر از تاریکی و کمتر از خود بود
چرا که تنها بود
قصد به آفرینش جهان کرد
کهکشان‌ها، سیارات و ستاره‌ها را در منظر تجسم‌ش دید و به آن‌ها گفت باش
و کیهان پدیدار شد و خدا از شادی به خود لرزید
به شوق آمده بود
بازی جدید یافته بود و مدام تجسم می‌کرد و می‌گفت باش و 
جهان می‌شد
سالیان دراز به زیبایی آفریده‌های خود دل سپرد و ذوقی بی‌حد داشت
اما
این تماشای قشنگ
بی‌آن‌که شاهدی بر شکوفایی تو باشد و همراه تو از این همه زیبایی لذت ببره
کاری بس دشوار بود
خدا هم از این وضعیت دل‌سرد می‌شد تا هنگامی که 
قصد به آفرینش حیات بر جهان را اراده کرد
می‌خواست فهم کند این همه قشنگ یعنی چه؟
از خاک مشتی برداشت و در آن از روح خود ریخت
می‌خواست خودش آن همه را فهم کند
لذت خوراک، حیات، احساس، ادراک، دیدن، شنیدن، دیده شدن، شنیده شدن
و ما را ساخت
در حیل افتاد، به فتنه گرفتار شد، ترسید و به خود فرو شد
حتا عشق هم چاره ساز نشد و قصد به بازگشت کرد
بازگشت به پروردگاری خویش
به یکتایی و یگانگی‌اش
و او تنهایی ، یکتایی آرزو کرد


خلاصه که خدا بشیم، نشیم
اوضاع عوض نمی‌شه
انسان چیزی کم داره، چیزی که مثل هیچ چیز نیست
یه چیزی مثل چیز
و وقتی من ندونم چی کم دارم
خودم چیزی بیشتر نیستم که نتونستم بفهمم چه چیزی لازم دارم؟
سیصد و شصت سال پیش وقتی با آیه‌ی جفت‌ها در کتاب مواجه شدم
از شادی جیغ کشیدم، به هوا پریدم، خدا می دونه؟ شاید همین موجب شد این همه کتاب رو باور کنم
آیه 36 در سوره 36 کتاب که خودش ناف قرآن محسوب می‌شه
در دل یاسین
می‌گه ما همه‌ی موجودات؛‌جانوران، نباتات، و انسان رو جفت آفریدیم
که با هم به آرامش و آسایش برسند
مام شدیم عاشق کتاب و فهم‌ کردیم که چرا این‌طور مقابل دادگاه‌های مدنی خاص قلقله‌ی آدم هست
چون همه مثل من هول هولی یکی رو برداشتن، نه که تنها بمونن
مام نشستیم به انتظار جفت کیهانی و خیابانی و .... الی آخر
چنان که به‌کل هر گونه جفت و جفتک دل‌مان را زد

حال بازگشتیم به تاریکی آغاز کیهان



۳ نظر:

  1. 1) این تنهایی وضعیت اسرار آمیزیه! بی خود نیست همه آفرینش های هنری در همین عوالم تنهایی هنرمند ظهور می کنند-
    2)الان چند دقیقه ای که دارم می خندم با این عبارت«جفت و جفتک»! :))))))) خیلی جالب بوددد-
    3) حال بازگشتیی به تاریکی آغاز کیهان؟؟ امکان نداره! وقتی یکبار مزه این میوه ممنوعه آمد زیر زبانت امکان نداره فراموشش کنی یا ندیده بگیریش- چشمهات رو هم ببندی از سوراخ های ذهنت نفوذ میکنه به تمام پیکرت- مگر اینکه سوراخ های ذهنت رو هم کاملا بسته باشی؟ دروغ چرا؟ این یکی ازمحالاته.....اونوقت آدمی تبدیل به ابلیس میشه-خلاص

    پاسخحذف
  2. از قرار، تمامی راه‌ها ، در انتها به تنهایی می‌رسد
    یا تنهایی در زندگی
    یا در هنگام مرگ
    اما این تنهایی با یک‌تایی تفاوت داره
    یکتا به تنهایی‌ش نمی اندیشه، احساس تنهایی نمی‌کنه و ..... در حالی‌که تنها در رنج است
    نه یکتا شدم و نه تنها هستم
    این تنهایی انتخاب من بوده
    اما تهش شیرین نیست
    جهان در حال انبساط و کیهان‌شانسان می‌دونن که رو.زی این جهان دوباره به تاریکی باز خواهد گشت
    و چه بسا این تولد نور از دل تاریکی پیش از مهبانگ هم بارها رخ داده باشه
    و این پایان جهان نبوده و نخواهد بود
    اما مهم من و تو هستیم و این لحظه
    از زمانی که با هم همسایه شدیم و اگر یادت باشه ، همیشه در حال ور رفتن با داستان ذهنم بودم
    باید از این ذهن بیگانه خلاص شد تا به ذهن سپید الهی خود برسیم
    و آن‌گاه است که آفرینش‌ها آغاز می‌گردد
    تا به حال یک نقش به اراده‌ی ذهنم نزدم
    یعنی نمی‌تونم با اون کاری انجام بدم
    سه روزه یک جفت بوم گذاشتم جلوی چشمم وسط کارگاه که یه نقشی براش پیدا کنم
    از خودم هیچ نظری ندارم
    اما کنار آینه‌ی کنسول خالیه و می خوام پرش کنم
    اما هنوز نمی د ونم با چی؟
    اما به‌جاش از دیشب دارم کل حباب‌های گردسوز رو نقاشی می‌کنم
    این یه حس لحظه‌ای بود در ساعت 11 شب
    لحظاتی که ذهنم نمی‌دونم کجا بود
    گاهی توی رختخواب به دلم می‌افته چه باید بکنم و دوباره بلند می‌شم
    اما با طرح و نقشه، هرگز
    ذهن نماینده‌ی ابلیس و با رفتنش ما به بهشت باز می‌گردیم
    نه ابلیس

    پاسخحذف
  3. حالا مشکل کجاست؟
    هنگامی که شما با چشم منطق و علم به داوری می‌نشینید. چی می‌مونه برای پاسخ گفتن؟
    هنوز جایی ندیدم قرآن را کتاب علمی فرض کرده باشند
    یا حتا حقیقت ندارد که من آدمی دانشمند باشم

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...