۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

علم بهتر است یا گوساله پرستی؟




یه چی شد افتادم یاد خدا
فکر می‌کردم، هرجا کم می‌آریم می‌ندازیم گردن نبود امکانات و عصر حجر و پارینه سنگی
و
در اینم که بشریم و مخلوق خدا شکی نیست
ولی فکر کن طفلی ایی خدا تا
از بشر پارینه سنگی ......... عصر تکنوآرژی و من و ماهپاره سنگی برسه
چه عرقی از همه‌جاش راه گرفته تا
دست ما رو بگرفت و پا به‌پا برد
خب اون که به اینترنت و مخابرات و اینا احتیاج نداره
ولی می‌تونست با استفاده از همین تکنوآلرژی " vioice maile " یا " chat و حتا " email " آیات و فرامین رو ابلاغ کنه
فقط می‌موند شک به مامور ابلاغ که پیمبر مربوطه هیچ موقع نمی تونست ایمان بده
فرامین اصل یا جعلی‌ست؟
اونی که جبرئیل اومد سراغش دبه کرد و گفت:
خودت رو نشونم بده تا باورت کنم.
محمدم که "‌ تا نرفت معراج ما مسلمون نمی‌شدیم " خلاصه که همه ازش سند و قباله و مدرک می‌خواستن
تازه اینام که چیزی نیست
حتا ملائکة بارگاه هم دلیل اثبات لیاقت سجده را تا نگرفتن
سجده نکردن
خب بسه
تا همین‌جا می‌شد ختم نبوت
همون خدا بود که می دونست با مخابرات راه نمی ده و ابلیس پارازیت می‌فرسته
و فرامین چپ‌اندر قیچی می‌شه
فکر کن!
هیچ موقع مطمئن نیستی، اون‌ور خط خدا نشسته یا طرف، مربوطه؟
گو این‌که فابریکش هم نمی‌فهمیم
یه محسنات و یه معایبی داشت که اگه ما از اول شعورمون می‌رسید
و به‌جای گوساله پرستی رفته بودیم دنبال کسب علم و دانش و طی کردن مدارج علمی
ماجرای قابیل تموم نشده رسیده بودیم ایستگاه،‌ مخابرات و کابل نوری و اینا
دیگه حتا ریسمان‌های الهی
و ابر ریسمان‌های اختر فیزیک
کاربردی نداشت
البته ممکن بود معتاد چت بشه دنیا از یادش بره
حالا یه‌بار درست و حسابی فکر کنیم علم بهتر است یا گوساله پرستی؟




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...