چه موجودات عجیبی هستیم ما آدمها که فاصلة خادم تا خائنشون هیچی نیست
اونی که بهترین در زندگی تو است با یک حرکت شخصیتش عوض میشه و خودت را وسط ژوراسیک پارک تنها میبینی
در این مورد مرد و زن هم نداره.
بیست سال پیش مردش رو دیدم از اون به بعد ورژنها متعدد در هر دو جنس را
بعد فهمیدم دزد انبار من تا این ها چه مهربان بود و چه رحمی کرد وقت رفتن که فقط خونهام ...... بذار از این جاش بگم
روزی که با یک شاخه گل رز سیاه به عقدش دراومدم
همون لحظه که پر از دلهره و اضطراب پشت میز دفتر خونه ایستاده بودم
نمی دونستم چطور به خونه بگم چه غلطی کردم و ......... تنها دلگرمیم عشقش، عشقم بود
باورش داشتم که دل به دریا زدم و بیخبر به عقدش دراومدم
تازه به همینجا هم تموم نشد.
خانم والده از خونه بیرونم کرد
که برو هر جا که تا حالا بودی و منم برای همیشه از خونه اش بیرون افتادم تا امروز
همه دلگرمیم به عشقم بود که حامیست و لحظهای تنها رهام نمیکنه
هفتة اول فهمیدم عشقی در کار نیست و به ماه نرسیده فهمیدم او به عقد ارثیه پدری درآمده و نه من
وقتی برای سومین بار ازش جدا شدم توی دفتر تلاق زندگیم رو روی کاغذ لیست کرد و تا... لباس تنم را گرفت
بعد از طلاق که برگشتم خونه به ساعت نکشید که چند تا از مردم شریف افاغنه خونه ام را جارو کردند. لیوان ها در لباس زیرم پیچیده میشد و زار میزدم
برادرم منو برد پایین منزل مادر و گفت: بذار همه رو ببره. فقط بره
اونموقع فکر میکردم چه دزد پستی بود
از اون به بعد هم بسکه دختران حوایی دیدم که هفتة اول به ششم نرسیده مهریهها را به اجرا گذاشتن، این تعریف روز به روز دگرگون شد.
خلاصه که دردسرت ندم.
بعضی مردم به یک جن چراغ جادو نیاز دارن تا آرزوهای خورد و کلانشون را برآورده کنه
اما
نمیفهمم چی باعث میشه، زنی که نزدیک به سی یا بیست سال با تو زندگی کرده
دیگه جوان هم نیست که بگی سرش به جایی و یا دلش به چیزی گرمه
یهو مرد رو از هستی ساقط میکنند؟
مهر به اجرا میره.
زندگی و حقوق طرف ریز ریز و تصاحب میشه، حرمتها و پردهها............. چیزی از چیزی نمیمونه
این رو نمیفهمم
چطور بعد از یک عمر همسری، هم بستری، هم دلی، همسفرهای میشه با طرف چنین کرد؟
ما کی هستیم؟
کجا ایستادیم؟
به کجا قرار است برسیم؟
این یاروی من از روز اول برای مال اومده بود و حسابش پیداست
شماها چه دردی دارید؟
شماهایی که زنید؟
مادر؟
همسر؟ مهربان؟
چراغ خونه و. ......... همهاش شایعه بود یا
فقط مال عصر ما بود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر