۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

پشت سر هیچ


تا حالا فکر کردی که اگر واژگان، خدا
توکل، ایمان ، گناه و..... از زندگی ما حذف بشه، چی می‌شه؟
فکر کنم باید در این سال نو اضافات از این دست را بردارم
بعضی حرف‌ها را حتا در آینه نمی‌توان گفت
می‌شه تف سر بالا و بهتره اصلا اقدام نشه
وقتی می‌بینم زندگیم سراسر پوچی‌ست
از هیچی شاد که نمی‌شم هیچ، بی‌سنگر یه جا افتادم که از در و دیوار تک می‌خورم
و این که تقریبا ترجیح می‌دم به واژة شبیه به خدا و نیروهای برتر و فرا مرا و اینا را از زندگی‌م جمع کنم
وقتی به پشت سر نگاه می‌کنم می‌بینم عمری رو باختم
همین‌طوری حال می‌کنم با او قطع رابطه کنم و ببینم که به سلامتی قرار سوسک بشیم
باید به شما اعلام کنم که خسته ام کردی
وقت‌هایی که بی‌شما زندگی می‌کردم آدم به مراتب خوش‌بختی بودم و اینک این همه عاجز و درمانده بعد از فقط سه ساعت خواب از جا نمی‌کندم تا ... حالا
تعادلم روانیم را بین هم‌خون‌ هام از دست دادم
و آرزویی ندارم یهو غیب بشم
برم جایی که حتا به ذهن کسی خطور نکنه کجام
با یک خروار آرام بخش دارم می‌نویسم
موجودی بی‌خدا شدم که نه در پشت سر چیزی فهمیدم و نه از پیش رو کورسویی پیداست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...