یک چیزایی هست که بهقول قدیمیها روی سنگ قبر مرده بذاری،
زنده می شه
وای به حال آدم
زنده و انگیزه گم کردة تنها موندة، حیوونی ، بیچارة ... دلت سوخت؟ بسه ننه من غریبم؟
صدا و حس زنونة کارهای زیبا شیرازی.
سسامی معروفی که در بزرگ چهلدزد معروف بغداد را باز میکنه
یعنی تا حالا که اینطوری جواب داده
البته نه که به این نیت بذارم و گوش بدم،
اجی مجی، بیبیدیبابیدی بوم
خیر؛ وقتی اتفاقی شنیده میشه انگار یکی یکی فیوزها رو میزنه و احساساتم بیدار میکنه
شایدم سرغیرت میآم که بابا یعنی چی؟
ایی داره چی میخونه؟
تو داری چه غلطی میکنی؟
سیستم نه که ERROR میده. چیشد؟
یه چیزی بنا بود که باشه و نشد و شمام بیخیال شدی
خاک به او سرت
تازه فکر میکنی آدمی، زنی؟
از دوشیزه زلیخا و بانو ویکتوریا واموندی که تنها موندی؟ یا نه که یادت رفت؟ مایوس شدی؟
آره
مایوس شدم
از دیدن، پیدا کردن .......... چمیدونم حسی که تو رو دوباره پشت سه پایة بوم بشونه
یا ببره تو جاده و دوباره بزنی به کوه و بیابون و هامون و .......... وای
اینام تو خواب بیبیجهان رفت
چون یکسال به این فکر میکنم، الان در سن وقتی هستم که بیبی رفت
نه که منم آمادة رفتنم؟
باید یه فکر جدی، در حد تراپی کرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر