۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

پاک کنندة، معجزه گر



خونه‌هامون که پیداست
تکونده و پاک
تو دل‌هامون چه خبره؟
مال من که، شلوغ پلوغ این می‌ره ، اون می‌آد
بعضی‌ که نمی تونم ببخشم، دلم را ناپاک کرده
خب عیب از کسی نیست، من نتونستم آدم باشم شاید؟
مبنا براینه که چیزی را گردن کسی نیاندازیم
باید به‌قول اشو: یک آسمان بود
ابرها می‌آیند و می‌روند
آسمان هم‌چنان
بی‌رنگ و پاک است
البته با اندکی سرب و آلاینده‌های ساخت بشر
حالا....
پاک کنندة خوب سراغ نداری؟
با این‌که همة
لکه‌های دلم، کهنه نیست
سنگ بسته
پاک نمی‌شه
فکر کن.
خونه به این پاکی، این‌روزا هر جا بری پاک
ولی دل‌ها ...؟
چی می‌شه ؟
مال من که اساسی شیکسته پیکسته شده، باید دنبال چینی بند زن بگردم
تا نریخته
جمع‌ش کنه



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...