۱۳۸۷ خرداد ۲۴, جمعه

کنسر


خدایا این منو از ما بگیر
بعضی رو می بینم که چنان در تکبر و نخوت غوطه ور شدن که یکی نیست بپرسه تکبر از باب چی؟
چه خلقتی در جهت منفعت بشری داری؟
بدون تو کجای دنیا لنگ می شه؟
اینهمه طلب ارث پدر از خدا و دنیا و آدم هاش بابت کدوم برتری توست نسبت به دیگران؟
تنها موجود قابل تکبر خداونده که تا حالا تکبری از او ندیدیم و ادعای انسان خدایی مون دنیا داره می ترکونه
ما فقط می خواهیم. مصرف کننده‌های مفت خواه. نه احترام بلدیم و نه پرداخت عشق
می‌دونی کنسر از چی به‌وجود می‌آد؟
خشم
کنسر یکی از بیماری‌های اختراعی ذهن بشری‌ست. ذهن درگیر تو رو با خودش به سمت خودخواهی می‌بره و از عشق دور می‌شی
خشم و کینه‌های درونی ، عدم بخشش خود ، دیگران و حتی خداوند
موجودات خودخواهی که گمان می‌برند مهم‌ترین اجزاء هستی را تشکیل دادن و همه بنوعی دشمن و یا بدخواهشون هستند
تنها درمان کنسر، عشق است
نه عشقی که من دائم براش سینه می‌کوبم. عشقی که بتونه همه هستی رو در بر بگیره
پرداخت بی منت. عشق ورزی، بی کلک. تا وقتی خود را دوست نداشته باشی، امکان نداره بتونی دیگری رو دوست داشته باشی
اگر می‌خوای از کنسر مسون باشی و یا حتی درمان گردی
راهی جز عشق بی‌واسطه و دلیل به هستی نداریم
ما بلد نیستیم دیگران را دوست بداریم، بی خودخواهی. هریک از متعلقات ما به دلیلی شخصی عزیزند
پچة من. مادر من. همسر من. خانوادة و دوست یا همسایة من
ما در نهایت عاشق من‌یم نه حتی خود الهی و حقیقی
برای انسان خدایی راهی جز پروردن صفات الهی در خود نداریم و شعارهای مفت بسیار داریم
امروز کمی به خود بیاندیشیم و .............. به دیگران که در نهایت یک کل را تشکیل داده‌ایم
دوست داری رابین هود وار بخشش کنی؟ یا انسان وار بی هیچ حس قدرتی که منت رو بپروره؟
نپرس زندگی به من چه داده
بپرس: من به این زندگی چه بخشیدم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...