۱۳۸۷ خرداد ۱۹, یکشنبه

i'm lonely


خدا رحمت کنه سهراب سپهری رو که این اسباب شیکی را به دست خلق داد
تا می‌گی سلام، می‌گن: چشم‌ها را باید شست
جور دیگر باید دید.
به علیک سر درد دلش باز می‌شه و کار به چنان زجه و مویه‌ای می‌کشه که تو حیرون از این همه سیاهی هاج‌ و ‌واج موندی که یارو کجایی؟
پس این چشم شوری چی شد؟ اینم شایعه بود؟
ما فقط حرف می‌زنیم
من فقط حرف‌های خوشگل می‌زنم
پر از شعارهای امروزی و دست نخورده
من آخه کارخونة کلمات سازی دارم و با شیری‌ترین‌ رنگ‌ها، سبز لجنی می‌سازم
از لیوان فقط نیمة خال رو بلدم و در خیال
همه را خوب بلدم
حمال مفت آگاهی
شعارهای صناری
تریبون‌های مجازی
اداهای ریایی
من فقط حرف‌های خوشگل فراوان بلدم
من یکی از بزرگترین حمالان مفت و بی‌بهرة اگاهی هستم
من بزرگترین منی که می‌شناسی هستم
اگه گفتی من کی هستم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...