واقعا ما تا خود قیامت هم هیچی نمیشیم
تعطیلات با و بی مناسبت به دلایل شخصی یا خانوادگی و حتی قومی به سادگی این مملکت را میخواباند و مردم از همه راضی تر
خستة خستة خستهام از این همه تنهایی
از این همه کج فهمی که همه عمر مرا به ورطة تنهایی کشیده.
قبل از رای و نظرات شیوخ متعدد که منو اینجا بازبینی میکنند و تلخ جدیدی تحویلم میدن اول بگم« آقا ایراد از منه» همینو حالا باقی ماجرا
در راستای اولاد ذکور آدم از تحصیلکردة والا مقام تا بیسواد بیشعور، یکی هستند و باید تا ابد تنها بمانم
سواد شعور نمیآره و پول معرفت. به چه زبان حالی خدا کنم که عامو من به طریقة خفنی تنها موندم
یا همه شیخن میخوان به راه راست هدایتت کنن، کوچه بغلی
یا مدرسن، میخوان "من"شون رو از تو سیراب کنن
یا متاهل، میخوان تو رو اسباب شیطنتهای پنهانی کنن
یا مجرد و جوانن، میخوان سن بالا رو تجربه کنن
یا پیرن و در حسرت بازسازی جوانی
خلاصه تو به هر مناسبت دست دوستی به سمتشون دراز کنی، باید برش گردونی و اون یکی دستت رو سفت بچسبی
بانوان گرام هم که، چشم دیدن سایه خودشون رو ندارن چه به یه زن دیگه که از بچگی به دلیل لوسی و ضر ضر زیادی دوستشون نداشتم و حالا هم که به دلیل کشف خطراتی که در پشت این ظاهر حیوونی خفته ، حاضر به رفاقت با این قماش نبودم
همه زیر آب زن و خودخواه و کافیست بین دو دوست چندین هزار ساله یک مرد قرار بگیره. همه چیز فراموش میشه و دوستی تمام
متاهلها؛ به فکر مد روز و پرده و ماشین آخرین مدل و زدن پوز اهل بیت
مجردها هم همیشه از یکی از اولاد ذکور رکب خورده و با خشم تمام در حال فروپاشیست یا منتظره
این انتظار از نوع بسیار خطرناکیست که به تو میگه، اگر چیزی داری هفت سوراخ قایم کن که با یک شکارچی طرح دوستی ریختی
خلاصه که این بانوان گرام از اولاد ذکور هم خطرناک تر هستن
با اونها تکلیف خیلی زود معلوم میشه و تو میری دنبال کارت
اما با بانوان هرگز تکلیفت پیدا نیست که قراره چه وقت از ریشه تو رو بخشکونن
که البته یادمان باشد من هم از همان دسته زنهای خطرناکم
خطر من آنجاییست که فقط عاشق بازی با دم شیر هستم
خلاصه که ببین ما بانوان گرام کی هستیم که عاشق انواع یوزپلنگ درنده یا موش کور زیرزمینی به اسم مرد میشیم
تعطیلات با و بی مناسبت به دلایل شخصی یا خانوادگی و حتی قومی به سادگی این مملکت را میخواباند و مردم از همه راضی تر
خستة خستة خستهام از این همه تنهایی
از این همه کج فهمی که همه عمر مرا به ورطة تنهایی کشیده.
قبل از رای و نظرات شیوخ متعدد که منو اینجا بازبینی میکنند و تلخ جدیدی تحویلم میدن اول بگم« آقا ایراد از منه» همینو حالا باقی ماجرا
در راستای اولاد ذکور آدم از تحصیلکردة والا مقام تا بیسواد بیشعور، یکی هستند و باید تا ابد تنها بمانم
سواد شعور نمیآره و پول معرفت. به چه زبان حالی خدا کنم که عامو من به طریقة خفنی تنها موندم
یا همه شیخن میخوان به راه راست هدایتت کنن، کوچه بغلی
یا مدرسن، میخوان "من"شون رو از تو سیراب کنن
یا متاهل، میخوان تو رو اسباب شیطنتهای پنهانی کنن
یا مجرد و جوانن، میخوان سن بالا رو تجربه کنن
یا پیرن و در حسرت بازسازی جوانی
خلاصه تو به هر مناسبت دست دوستی به سمتشون دراز کنی، باید برش گردونی و اون یکی دستت رو سفت بچسبی
بانوان گرام هم که، چشم دیدن سایه خودشون رو ندارن چه به یه زن دیگه که از بچگی به دلیل لوسی و ضر ضر زیادی دوستشون نداشتم و حالا هم که به دلیل کشف خطراتی که در پشت این ظاهر حیوونی خفته ، حاضر به رفاقت با این قماش نبودم
همه زیر آب زن و خودخواه و کافیست بین دو دوست چندین هزار ساله یک مرد قرار بگیره. همه چیز فراموش میشه و دوستی تمام
متاهلها؛ به فکر مد روز و پرده و ماشین آخرین مدل و زدن پوز اهل بیت
مجردها هم همیشه از یکی از اولاد ذکور رکب خورده و با خشم تمام در حال فروپاشیست یا منتظره
این انتظار از نوع بسیار خطرناکیست که به تو میگه، اگر چیزی داری هفت سوراخ قایم کن که با یک شکارچی طرح دوستی ریختی
خلاصه که این بانوان گرام از اولاد ذکور هم خطرناک تر هستن
با اونها تکلیف خیلی زود معلوم میشه و تو میری دنبال کارت
اما با بانوان هرگز تکلیفت پیدا نیست که قراره چه وقت از ریشه تو رو بخشکونن
که البته یادمان باشد من هم از همان دسته زنهای خطرناکم
خطر من آنجاییست که فقط عاشق بازی با دم شیر هستم
خلاصه که ببین ما بانوان گرام کی هستیم که عاشق انواع یوزپلنگ درنده یا موش کور زیرزمینی به اسم مرد میشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر