۱۳۸۷ خرداد ۲۷, دوشنبه

پسران آدم، دختران حوا

جان مادراتون یکی به من راستش رو بگه کی به کیه؟
من، خنگ و عقب مونده. شماها که" آپ‌تو‌دیت " ( وای خانم والده کجاست ببینه من چقدر شیک فرنگی حرف می‌زنم!) هستید دست منم بگیرید که نفهم از دنیا نرفته باشم
صبح یکساعت و نیم از وقتم به درد دل و ناله‌هایی که در انتها به سینه کوبی و نفرین رسید گوش دادم
از دختری حدود سی ساله راجع به نامردی‌های مردی سی‌و‌چند ساله
عصر به حرف‌های پسری پرداختم بیست و چند ساله از دختری زیر بیست سال
اوه ه ه ه ه ه ه آدم می‌مونه کی پس تو این دنیا عاشقه؟
کی خائنه؟
کی دو دره بازی می‌کنه؟ و الی داستان
انگاری این اولاد ذکور در یه سنایی سوتی می‌دن و واقعا بدجور دل می‌بازن
بعد پروژه طرف به هر دلیل با شکست تموم می‌شه و آقا از اون به بعد اونوری می‌افته و توجیحش می‌شه انتقام از جنس اوناث
به دختر گوش می‌دی، یه پسر ضایع نامرد کلک پوستش و کنده و طرف تا ابد پشت دست رو برای عشق داغ گذاشته
خب چیز به چیز ربطی داره؟
اول
پسرای آدم تو رو خدا، جان مادراتون، جان علی راست بگید، شماها واقعا بلدید دل ببندید؟
دوم
دختر حوا برو تو خودت و خوب براندازش کن ببین تو ذاتت هست هر روز به یکی دل بدی؟
خب پس هر دو اولاد بانو لیلیت هستید.
لطف کنید این دختران و پسران حوا را به خویش واگذارید تا عشق به کل ریشه کن نشده و بیش از این گندش در نیومده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...