۱۳۸۷ خرداد ۲۴, جمعه

کمدی الهی


وای نه به‌خدا!
منظورم اون اصل کاری نیست.
اون همه جوره راه رو برای همه باز گذاشته و امکاناتش رو هم داده همون وقت معروف، نفخة فیه من الروحی که دمید در ما
منظورم این یکی خدای دم دستی و درونی‌ست که مورد قهر واقع شده. انگاری که از این یله دادن خیلی حال کرده و ما هم صبح تا شب مناجات و دعا به درگاه ربانی و طرف عین خیالش هم نیست
خب منم رفتم قهر و بهش انرژی کیهانی نمی‌رسونم بلکه یه تکونی به خودش بده و یاد مرکز بیفته و بلکه اندکی خدایی کنه و ما از این برزخ، چه کنم خارج بشیم
بد جوری گرفتار برزخ تا دوزخ ذهن شدم و نمی‌تونم ازش خارج بشم

۳ نظر:

  1. To the author of this blog,I appreciate your effort in this topic.

    پاسخحذف
  2. The nice thing with this blog is, its very awsome when it comes to there topic.

    پاسخحذف
  3. The owner of this blog has a strong personality because it reflects to the blog that he/she made.

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...