۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

زندگی


عکس
ای زندگی تو چی هستی؟ که نه شیرینی و نه دل کندنی
هر لحظه رو که اسکن کنی، مشکلی نیست. اما در مجموعش سراسر مشکلات بی‌ریخت و بدقواره داریم
من یکی که جز تلخی و .................. خیری ندیدم. از باقی بی‌خبرم
اما چی می‌شه که این خیر ندیده رو این همه و چار چنگولی می‌خواهیم
از مرگ می‌ترسیم.
مرگ مار ا از زندگی می‌کنه و به سویی ناشناخته می‌بره
ممکنه بعدش شهر بازی باشه؟
شاید اصلا درس نخوندیم و تجدیدی آوردیم، اومدیم برای رفع تجدیدی و
رفتن
دوبارة آزادی باشه؟
شاید حتا از کلاس کردن‌مون بیرون و داریم تنبیه می‌شیم؟
همه چیز ممکنه باشه جز باور، منو تو
اما چون تاریک و ناشناخته و به ظاهر نابودی و فناست بیزاریم ازش
اما این زندگی‌ست
که هر لحظه از عمر آدم کم می‌کنه
عزیزان را یکی یکی به دست مرگ می ده
و تو هم‌چنان چارچنگولی بهش چسبیدی و نمی‌خوای بری
تو نه
به جان مادرم منظورم از این تو ها معمولا یا خودمم
یا خدا
منو چه‌کارها با شما؟
کوچیکتر از اونم که بگم: تو
همه‌اش از خودم می‌گم شما هم ذره‌ای شک نکن که گفتم تو

نود درصد مردم در تخت می‌میرند و جاده اسمش بد در رفت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...