۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

تونل زمان



سلام
یه جمعه پر از طراوت، پر از قشنگ، پر از حس خوب و سرشار از حس تلخ
تلخ، چیزهای دوست داشتنی که دیگه نیستند. نمی‌تونن باشند
یه تجربه تازه.
معمولا از زیر بار مرور در می‌رم. شاید این سخت‌ترین کار دنیا باشه؟
برای من و اونایی که می‌شناسم که این‌طوره
وقتی می‌شینیم برای مرور یک خاطره مشخص، با اولین کلیک تصاویر خودش می‌آد.
از مهم‌ترین تا جزئی‌ترین نکاتی که به‌طور معمول در یاد نیست
دلیلش هم معلوم و تعریف مشخص داره
دنیا بر اساس قصد و اندیشه ما تداوم داره.
چون جنس این اراده و قصد از همون جنس قصد، خالقی‌ست که از روحش در ما دمید و مام خدا بچه شدیم.
با امکانات رشد، نامحدود
در نتیجه وقتی قصد می‌کنم خاطره‌ای در پنج یا سی سال پیش را به‌یاد بیارم، سیستم حافظه اتوماتیک فعال می‌شه و تو در نقطة صفر، بی‌ذهنی وارد بُعد زمان می‌شی و از طریق همون قصد و لینک یا آدرس اولیه می‌ری در اون ثانیه و مکان خاص سرک می‌کشی
شاهدی
می‌تونی دوباره همون ‌ آدم‌ها رو همون‌قدر حقیقی ببینی و همون حس‌ها را دوباره تجربه کنی. معمولا ذهن خودش این‌کار را می‌کنه اما به صورت هشدار و خطر در نتیجه از اطلاعات مایوس کننده بیشتر استفاده می‌کنه.
وقتی با قصد این‌کار انجام می‌شه. همه جزئیات لازمه و تو راهی جز عبور از تونل زمان نداری
می‌شینم به تنفس مخصوص و سعی می‌کنم با نفس‌هام انرژی‌هایی که در گذشته و اون خاطرات ریختم رو دوباره جمع کنم
این‌طوری می‌شه، هالة درب داغون انرژیم رو بلکه ترمیم کنم
دروغ چرا ما که نشدیم.
ولی بزرگترا به جاودانگی هم رسیدن
چون مجبوری تمام رشته‌های ریخته در پشت سر را جمع کنی. در نتیجه مجبوری ببینی چه آدم، احمق، مزخرف، خودخواه................. هر چی دلت بخواد درش جا می‌شه....... بودم
این خیلی دردآوره. نه.
وحشتناکه.
حاضرم درجا بمیرم و نبینم با اراده مبارک چه گندی به زندگی و سرنوشتم زدم.
بعد با همه‌اش کنار بیام و دور بریزم
شاید منه تازه بتونه وارد بهشت پیش از سیب حوا بشه
وای طولانی شد
باقی‌ش پست پایین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...