۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

فتح یک روز



این‌جا یه علی آقای‌همسایه داریم که آدم بسیار شریف و ساده‌ای‌ست
کارگر و دوستدار خونواده‌. اصالتا مشهدی
با این امام رضا و جمکران هم تا پوست حال می‌کنه
اگه شده هفته‌ای یکی‌دوبار به همسایه‌ها رو بندازه، می‌اندازه برای کارت بنزین
و رفتن به جمکران
این رفت و آمدها و اون امام‌رضای ساکن مشهدی
اعتقادی‌ست که در اوج سختی‌ها دلش رو گرم می‌کنه. به هر حال آدم وقتی براش مشکلی پیش میاد برای رفعش همه تلاشش رو می‌کنه
یه حواله هم جهت اولیا انبیا صادر می‌کنه
حالا چه مرضی‌ست براش از اعلام خبر مرگ خدا توسط نیچه حرف بزنیم
یا حلقة گمشدة داروین
و یا حتا، انسان خدا
باید بذاریم حالش رو ببره. اگر قرار بود مکاشفه‌ای انجام بشه. به یقین تا حالا شده بود
چه خیالی‌ست؟
گل شبدر چه کم از لالة قرمز دارد؟

لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...