۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

اگه گفتی، برم کجا؟



دیدی؟
اگه گفتی در امثال و حکم فارسی به این چی میگن؟
می‌گن: لب چشمه بره آب خشک می‌شه
اما من می‌گم بیخود کرده هر کی بگه من یکی بدشانسم
شنیدی؟
یکی یه توپی در کرده و این دو کره افتادن به جون هم
مردم سئول امروز ریختن تو خیابونا و وحشت کرة جنوبی رو گرفته
خب تو به این اسم موج مثبتی بده من یکم دلم خنک شه
دیدی؟
تا گفتیم بریم کره هشت پا زنده بخوریم.
کره جنگ شد.
ای خدا تو بگو اسم کجا رو بیارم برات کم دردسر تره؟
ولی اینم بد فکری نیست .
می‌تونم با رای زنی فرهنگی از کشورهای سرمایه‌داری یه باج سیبیل بگیریم که
اندر وب‌گاه‌مان مهوس هجرت به کشور محترم‌شان نشویم
وگرنه که می‌گی نه؟
از کیم بوم سانگ بپرس
بابا ما کره نمی‌آیم بذارین این مردم فرهنگی سریال‌های آرام‌بخش بسازن تا ما بعد از سنگام
حالا با خواب خوش فیلم کره‌ای دل گرم کنیم
تهاجم، تهاجمه از هر رقم که باشه
خلاصه که شما می‌گید کجا برم؟
با کشف اخیر نه تنها مسئولیت بلایای طبیعی با منه
بلکه مسئولیت خرابی و ویرانی در هر جا که باشم هم با منه
می‌گی: نه؟
ایران، رو نگاه کن.
از سال چهل یک تا حالا...
من جای شماها باشم به هر ضرب و زوری که شده منو می‌فرستادین سویس که زیادی دل‌شون خوشه
و زیادی شکلات می‌سازن
در نتیجه راحت‌تر می‌تونن با عوارض جنگ و افسردگی بعد از جنگ و ارتباطش با شکولات کنار بیان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...