بیخود نبو این همه اضطراب این صبح را داشتم
گاهی انگاری از رو هوا بو میکشم
دردسر در راه است.
البته بنا به نوع دردسر فهمیدنش هم تفاوت دارد
گاهی چنان نزدیک است که تو یه چند روزی بوش رو حس میکنی
گاه خیلی هم نه یکی دو ساعت مونده به رخدادش دلت میافته به مالش
امروز به همون روز زرینی رسیدم که در انتهاش مزد همه عمر را گرفتم
خب همینه دیگه، اینجا نه میشه همه چیز را گفت
و نه بعضی چیزها را میتوان در آینه گفت
همینقدر میدونم آمادة پرشم
به کدام سو نمیدانم اما
امروزبهشت معروف را دادم نمکی و به جاش یه صافی گرفتم
صافی برای عبور خودم از زندگی
میخوام به تنهایی از این صافی بگذرم و بی وابستگی سفر آغاز کنم
خدایا من آمادهام نقطة حرکت را نشانم بده
وقت خود بودنی مانده را تا تمام نشده
به تمام نفس بکشم
هنوز در فکرم فردا تصمیم میگیرم به کدام سو
من قصدم را گفتم
صاحب راه تویی
مسیرم را فراخ و سبز بدار
گاهی انگاری از رو هوا بو میکشم
دردسر در راه است.
البته بنا به نوع دردسر فهمیدنش هم تفاوت دارد
گاهی چنان نزدیک است که تو یه چند روزی بوش رو حس میکنی
گاه خیلی هم نه یکی دو ساعت مونده به رخدادش دلت میافته به مالش
امروز به همون روز زرینی رسیدم که در انتهاش مزد همه عمر را گرفتم
خب همینه دیگه، اینجا نه میشه همه چیز را گفت
و نه بعضی چیزها را میتوان در آینه گفت
همینقدر میدونم آمادة پرشم
به کدام سو نمیدانم اما
امروزبهشت معروف را دادم نمکی و به جاش یه صافی گرفتم
صافی برای عبور خودم از زندگی
میخوام به تنهایی از این صافی بگذرم و بی وابستگی سفر آغاز کنم
خدایا من آمادهام نقطة حرکت را نشانم بده
وقت خود بودنی مانده را تا تمام نشده
به تمام نفس بکشم
هنوز در فکرم فردا تصمیم میگیرم به کدام سو
من قصدم را گفتم
صاحب راه تویی
مسیرم را فراخ و سبز بدار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر