۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

ماچ‌ت کنم؟


خدا
چقدر دشمن داری
دوستات هم که ماییم
یه مشت علیل بدبخت که در حقشون دشمنی کردی.

خودت مصیبتی
گریه کن نداری
تنور اونا تافتونی بود تنور تو سنگکی
کله تو هم شده، کوم بوزه
ای
چشی تر کردیم.
صوابش برسه به داش حبیبم
که بعد، مرگ آقام نشست پای مصیبت من

جمعه ، جمعه آقام و
شنبه شنبه آقامه


بازار زرگرات، کو؟
آتیش گرفت
می‌خرم برات، بی ترش و

اولیش نبودی
اما بدون، آخری
دختر قاب عکسی
عکاسی چهره نما
بلیط فروش باجة، سینما روشن
من با اونام عاشقیت داشتم
اما تا وقتی پای قبر آقام خاکم کنن
بدون فقط تویی
تو

ماچت کنم؟
ماچت می‌کنما

۴ نظر:

  1. خدا که مخالف نیست با عاشقیت!

    پاسخحذف
  2. داش حبیم گفت
    خونه پا زنه
    ایییییییی
    هیچ‌کی نیس الا من و اون و خدا
    خدام که با عاشقیت نرو نیست

    پاسخحذف
  3. ye javonmard ham peyda nemisheh ma ro ba in hale kharab ye sar bebareh emamzadeh davood......

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...