۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

بی‌خوابی، پر صواب



عطر محبوب شب آدم رو دیوونه می‌کنه. تمام خونه عطر محبوب شب و من فقط راه می‌رم
خوابم نمی‌بره. یک حس گنگ و ناشناس. نمی‌دونم شایدهم شناس باشه و برای لوس نشدن بهتره نامی ازش برده نشه
همون نیازهای همیشگی که نه شب احیا می‌شناسه نه شب قدر و نه خدا و پیغمبر
من الان به چه زبون حالی گلی کنم کسی نیست باهاش حرف بزنی؟
می‌پرسه: مگه قحطی آدم شده؟
می‌گم: نه خره.
ملت خوابیدن. بیدارم باشن الان وقت به حرف‌های تو گوش دادن نیست
می‌پرسه: خب اگه تو هی دعوام نکنی و بذاری مدل خودم واسته خودم عشق پیدا کنم
یه کوچولو قد خودم. نه قده خودت گنده که همه‌اش تهنا بمونه
همین بسمه
ولی تو نمی ذاری و هم من تنها موندم هم خودت
بعد از الکی میگی، گلی و قراره نیمه مون بیاد
کدوم نیمه بابا توهم دل خوشی داری؟

ایی چه نیمه‌ایه که تا هنوز خودش نفهمیده نیمه اس باهاس نیمه دیگه اش هم باشه
بعد بیاد منو پیدا کنه
این قصه‌ها رو از الکی واسه خودت درآوردی که هیچکی نره عاشق بشه
همه بشینن تا یکی پیدا بشه که رو پیشونیش نوشته باشه نیمه
اونم تازه ذکی خانوم
خواب دیدی خیره
گلی می‌ره توی اتاقش
من می‌رم تازه چای دم می‌کنم
خب امشب شب احیاست
می‌گن تا سپیده واویلاست
انگاری بخت و اقبال قسمت می‌کنن .
گفتم نکنه بخوابیم مثل ننه زمستون بازم شانس بیاد و بره و ما خواب باشیم
یه سی‌دی تازه هم به مناسبت بیداری امشب رایت کردم که تازه دارم می‌شنوم
وقتی کسی نیست به‌خاطرش مناسبتی برپا بشه
خودت مناسبتی
شادی کن نداری

۲ نظر:

  1. نازی گلی . تو مشهورم شدی باز عشق پیدا نشد. دیدی بیخودی عمرت در اراشد حرام شد .

    پاسخحذف
  2. ارشاد بی‌سواد خان
    تازه شم منم که به این کگوچیکیم و همه چیزان و غلط غلوطی می‌گم. می‌دونم اسمش ارشاد
    تو نفهمیدی؟
    تازشم عشق چه ربطی به مشهوریت داره؟
    گلی خانوم

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...