نمیدونم چه طرح و نقشهای برای زندگی من داری.
ولی فکر نمیکنید باید ظرفیتش را هم به قدر همه اینها به من می دادی؟
نمیتونم از پس، آزمونهای شما به این سادگی بربیام
نمیتونم درک کنم مفاهیمی را که هر لحظه در زندگی جلوهای تازه پیدا میکند و ظاهری تلخ دارد و
و در نهایت به قند میرسد
خدایا ادراکی بده تا بتوانم نقشههای تو را بفهمم
رد پایت را در در مسیر ببینم
و اینگونه از درد و رنج این آتش ایمان به تو
این آتش الستی اینگونه از خود و زندگی بیزار و وحشتزده نشم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر