اینهمه شعار دادیم و فاز پروندیم و به خودمون و دیگران گفتیم، پیری مال ذهنه و صورت و سجلد احواله. تا دلم شاده پیری معنا نداره
بر منکرش لعنت
هنوزم میگم
اما موضوع اینه که هر چی زور میزنم که اگه شده حتا یک دلیل کوچیک برای رضایت از اوضاع کنونی پیدا کنم که بابتش بگم
ایول خدا باشه. دمت گرم . نمردیم و این سنم دیدیم
نمیتونم
من اصلا خوشحال نیستم چون بی رودروایستی دارم به پنجاه نزدیک میشم
این یعنی آتش بس
به نظر من که این یعنی آتش بس
یعنی آقا تا حالا نیومد، تیر خلاص. تا صد سال دیگه هم لازم نکرده بیاد
در مرز چهل همین حس رو داشتم با اندکی روی بیشتر
الان ندارم شاید چون، افسردهام و تا اینجا رسیدیم و هنوز هیچی؟
اینا یعنی ناخوش آیند. یعنی ناامیدی به فردا
مردامون که قرار نیست با معجزه عوض بشن و نژاد مرد ایرونی همینه که بهتره تنها بمونی تا غرود و چیزهای دیگرش را براش حمل کنی
مردها از حمل اینچیزها خسته میشن به ما پناه میآرن. غافل از اینکه یه ماهایی هم هستیم که اونام خودشون خستهان و به یکی دیگه احتیاج دارن
نه میتونم مامان کسی باشم نه خواهر خونده ونه معشوقه
یه چیزی بینا بین زنییت
یعنی دیگه فکر نمیکنم مردی بیاد که من بهخاطرش دلم بیاد پشت آینه بشینم
خب اینا لابد همون پیش درآمد پیری؟ گرنه بذر مبارک مرد رو که ملخ نخورده که ما تنها موندیم؟
eshgh rabti ba sen nadarad . nemouneye ma'roufash
پاسخحذفayda va shamloo
kasi nemitavanad begouyad shamloo haghighatan asheghe ayda naboud
bayad az mobareze dast bekeshi
talash baraye farar faghat be elate farar ghodrat mideh
چندتا احمد شاملو
پاسخحذفچندتا
آیدا داریم؟