بعضی با فکر خدمت دچار یه هچلهایی شدن بدتر از نکبت
و چون اون هچل از درون خودشون و منشون ریشه دوانده شکل الهی و اینا هم میگیره و رشد میکنه.
یه روز به خودش میآد میبینه درون یک توپ از تار اسیر شده و حتا نمیتونه دست تکون بده
و وقت هم تمومه و نمیشه کاری کرد
در سورة حدید میگه:
روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: «نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم!» به آنها گفته مىشود: «به پشت سر خود بازگرديد و كسب نور كنيد!» در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده مىشود كه درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب! (13)
حالا نمیدونم این آیه یعنی چی؟
تصورشم نمیگم و هر یک میتونیم تعبیری متفاوت داشته باشیم
ولی واقعا میشه برگشت؟
یا فقط منافقها میتونن؟
یا چی؟
یا انقدر از منافق به دوست بدل میشی تا مثل فولاد آبدیده شی؟
باور کن در این یک مورد هیچ نظریهای ندارم و تنزل برای روح الهی هم تو، کتم نمیره که جک و جونور هم بشه
که بگیم یعنی تناسخ و اینا.
رجعتم نمیشه گفت.
چون باید به همون جسم قبلی رجوع کنی تا رجعت معنی بده
به هر حال فکر کنم برای فرشته جواب بده؟اما نه برای اساتید گرام
که هر لحظه برابر پلی ایستادن به نازکی فاصلة من تا من
پل صراطی من نام
یادت شیرین، زمینی، آسمونی شهلا جان
ببخش اگر نذاشتم از تنها بودنت زجر بکشی و شاید خودت را تغییر میدادی؟
مجبور نمیشدی اون روز از تنهایی بیای تهران و با شیوا بری مهمونی و شب دیر بشه و همونجا بمونی و بعد هم سر از جنت در بیاری
خلاصه که همیشه خاطرة تو آزارم میده شهلا جان
منو ببخش و بخاطر تو دیگه به خدا قول دادم به هیچکی راهنمایی نکنم چون هیچی نمیدونم
و چون اون هچل از درون خودشون و منشون ریشه دوانده شکل الهی و اینا هم میگیره و رشد میکنه.
یه روز به خودش میآد میبینه درون یک توپ از تار اسیر شده و حتا نمیتونه دست تکون بده
و وقت هم تمومه و نمیشه کاری کرد
در سورة حدید میگه:
روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: «نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم!» به آنها گفته مىشود: «به پشت سر خود بازگرديد و كسب نور كنيد!» در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده مىشود كه درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب! (13)
حالا نمیدونم این آیه یعنی چی؟
تصورشم نمیگم و هر یک میتونیم تعبیری متفاوت داشته باشیم
ولی واقعا میشه برگشت؟
یا فقط منافقها میتونن؟
یا چی؟
یا انقدر از منافق به دوست بدل میشی تا مثل فولاد آبدیده شی؟
باور کن در این یک مورد هیچ نظریهای ندارم و تنزل برای روح الهی هم تو، کتم نمیره که جک و جونور هم بشه
که بگیم یعنی تناسخ و اینا.
رجعتم نمیشه گفت.
چون باید به همون جسم قبلی رجوع کنی تا رجعت معنی بده
به هر حال فکر کنم برای فرشته جواب بده؟اما نه برای اساتید گرام
که هر لحظه برابر پلی ایستادن به نازکی فاصلة من تا من
پل صراطی من نام
یادت شیرین، زمینی، آسمونی شهلا جان
ببخش اگر نذاشتم از تنها بودنت زجر بکشی و شاید خودت را تغییر میدادی؟
مجبور نمیشدی اون روز از تنهایی بیای تهران و با شیوا بری مهمونی و شب دیر بشه و همونجا بمونی و بعد هم سر از جنت در بیاری
خلاصه که همیشه خاطرة تو آزارم میده شهلا جان
منو ببخش و بخاطر تو دیگه به خدا قول دادم به هیچکی راهنمایی نکنم چون هیچی نمیدونم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر