یه روزایی مال ماست و یه روزایی مال ما نه
روزای ما همه چراغها سبز و
وقایع خوش و شیرین و خوش گوار
یه روزایی هم دلت میخواد اصلا به حساب زندگیت نه
امروز ختم بخشی از دردسرهای بزرگ دوسالة اخیر بود
مسیر واضح و بی حرف اضافه علیالظاهر، من بدهکار.
البته نه از اون مدلی که تو از بدهکار سراغ داری
اما یهو یه چیزی از یهجایی سر برمیآره و حکم الهی میشینه و تو میشی
برندة روزگار
یعنی از اول دنبال رسیدن به نقطهای بودم که در قوانین جاری ثبت و از ذهن آقایان در این مدت دور
دایرة حقوقی گندم درجریان ماجرا هستند و میدونن از کدوم پرونده میگم
همون که میگفتید حکم است و تو بازنده
بله اما این حکم میتونه با یک چرخش ریز و الهی تو رو برندة ماجرایی کنه ابلیس خواه
درست وسط بلوشو و هرکی هرکی، یهو دستی خدایی از آستینی درمیآد و قلمی به تقدیر میزنه به حکم تغییر
تغییر هرآنچه که غیر، زرنگیاش میخواند و به ایمان و توکلت از ته دل خندید
خودش میگه: خیال کردی من شما را به بازیچه آفریدم؟
سالی یک یا دوبار به آزمایش شما برمیآم تا مچتون رو بگیرم
تعبیری زیبای گذشتن از آتش ایمان و الست.
باید دل به او بدی و از آتش بیمهری، طمع ........ هرآنچه که بذرش کاشتة ابلیس است عبور کنی
عبوری سهل و روان
امیدوارم تا وقتی هستم بتونم روز به روز بر ایمانم اضافه کنم و دیگه از هیچ نرمه ترکهای به هیجان نیام
خب همیناست کل ماجرا. وقتی قرار باشه از صراط بگذری، زمان میخواد و ایمان
باور حقیقی و قلبی به او و حقانیت خودتت
خدایا حمد و ثنا لایق تو باشد و بس که تورا تنها سزاست
متشکرم برای همه لطفی که برای چندمین بار به زندگیام هبه فرمودی
متشکرم
آ، خدا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر