دیگه برم لالا.
فقط نمیشه بدون خط زدن دیروز و آغاز امروزی سپید به رختخواب رفت
یعنی اگه بناست فردا رو سه شروع نکنم حتما باید امروز را شست
و از جایی که تنها مونس و همدم در دسترس منی فقط میشه برای ساختن روزی خوب به شما یک قلم گیر داد
دیشب فکر میکردم منظور شما از عالمین چیه؟
چندین عالم؟
یا کل عالم که یک است و واحد؟
رب العالمین؟
نه که همه سوالات قبلی رو پاسخ دادی، مام دل نمیکنیم و دوباره و چندباره هی میپرسیم
نه که لال از دنیا بریم و شما فکر کنی ما نفهمیدیم؟
میدونی از اونجا که تعبیر و تفاسیر این کتاب بسیار شخصی مثل تعریف از شماست
مام حال کردیم فکر کنیم، شما بزرگتر از اونی که فقط شما باشی و ما
یعنی حکایت ما از آدم تا الان یه زنگ تفریح یا یک نقاشی و اتود دم، دستیت بوده
گو اینکه ما در ابعاد موازی زندگی میکنیم و میتونه شامل عالمین باشه
و گو اینکه شما یه روزی به ما گفتی باش و رفتی دنبال باش های بعد
پس یعنی عالمهای بسیار و مام نباید هول ورمون داره که خیلی تحفهای بودیم
یعنی ما که تو کارگاه با شما اینطور میبینیم.
تا وقتی حال میکنی که میسازیم
بعد از اتمام
کار تموم شده
و
لذت
به انتهای خودش رسیده و بریم سر، خلقت بعدی
نه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر