۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

از من تا اندازة شما




به آینه نگاه می‌کنم قدر و اندازه‌ای برازندة شما نمی‌بینم.
از جایی که نظارة شما به ما از بالاست امید که قدر من به وسعت، لیله‌القدر شما برسه که
از قرار، شبی پایان ناپذیر است تا وقت مرگ
امید لیاقتم هم پایان ناپذیر باشه به وسعت قدر، روح شما که درم به تجربه آمده
فرصتی ده تا وقتی حیاتم در زمین جاری‌ست، به این شب قدر و منزلتم برسم
همان‌م که جانشین‌ت خواستی
چشمی ده برای دیدن خودم نه دیگران
کوچکی و حقارتم بین
که هر لحظه نیازش به تو
یقین است و بی شک
و کمالش نعمتی‌ست برمن از تو
به ما
و چه زمان خواهد بود
لیل انتظار،‌ تو که انگار پایان ناپذیر است
و ملائکة تسبیح گویت که هم‌چنان در راه اند؟
امید ملائکه‌ات همراه عزرائیل در مسیرم نباشند
که وقتی برای تجربة آگاهی و بهشت انسان خدایی را
در زمین نخواهم یافت



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...