۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

من هستم، تو هم لطفا باش



در حال حاضر فقط می‌تونم به دست شما نگاه کنم و خط بگیرم
می‌خوام به سبک خودت بگم:
قسم به انجير و زيتون
سوگند به طور سينا‏
قسم به اين شهر امن که اصلا هم امن نیست
قسم به لحظة آفرینش
قسم به لحظة خاموشی ستارگان
قسم به خاموشی خورشید
قسم به شب ، به روز، به هفته به ماه
به هر دمی که به این هستی گذشته
قسم به آفرینش آدم
قسم به اول چرایی عالم، تو
همان خواهم که تو اراده به خلقتش نمودی
اگر کمم خجل که بیش از این نتوانم
تو زیادم کن
تو با من باش همان‌گونه که با موسی در کنار نیل بودی
همان‌گونه که با او در طور بودی
همان‌طورکه با کودکی در خواب هستی
همان گونه که خودت خواستی در من نشستی
در من و با من باش
که از روح تو‌ام و از تو جدایی نتوانم
ای کریم بنده نواز
رحیم، مهر پرور
بی تو
زندگانی نگیرد هرگز آغاز



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...