۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

خدایا مرا آن ده که مرآن به



پناه می‌برم به‌خودت که حکمت ورای تصور ما از معنای عظمت است
امروز آزاد شدم از هفت که نه از هفتاد و دو بند
و یک عمر اسارت به زنجیر خانم‌والده و جناب ولیعهد
بالاخره تموم شد
همه چیز به بهترین شکل و همان‌طور که به صلاح و خواسته‌ام بود پایان گرفت
امروز ساعت 9:30 دقیقة صبح جلسه تقسیم مدنی داشتیم
بین من و جناب ولیعهد
و بالاخره امروز پایان همة استرس‌های قانونی شد
سهم من از سهم ایشان جدا و از این به بعد هر کی تکلیفش با خودشه
حالا من می‌رم
کاری که سی سال پیش می‌خواستم انجام بدم و وقتش نبود
بالاخره شرایط گذار از این خاک پدری فراهم شد تا بال دربیارم
و جای دیگه شروعی دوباره رو تجربه کنم
باید از همه ساده‌گی‌ها و توکلم
از همه باوری که از خودت درم نهادی قدردانی کنم
که بار کج هرگز به مقصد نمی‌رسه و اهریمن همیشه روسیاه است
خدایا متشکرم که نذاشتی کار احمقانه‌ای بکنم و بدون صرف هزینه وکیل و ...... رسیدیم اون‌جا که از اول می‌خواستیم
خدایا برای حضور همیشه و هر لحظه‌ات کنارم و در زندگی‌ام
سجدة شکر برم واجب
چه خوبه که تو هستی حتا اگر هیچ کس پشتم نیست


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...