اگه ساعت از چهار گذشته باشه
هوا هم نه ابری و نه آفتابی باشه
اگر یهنموره هم شنگول باشی، دیگه شک نداره که یک فنجون قهوه میچسبه
همینطوری. نه از باب قورت دادن تلخی
انگار بعد از مدتها سبک شدم. شایدم از زایمان خود تازه فارغ شده باشم
شاید چون کیوان ساکت و میناسیان مینوازند اینطور شدم؟
ولی یه حال لطیف و ملس
با طعمی از رضایت و اندکی هم گس، عاشق کش
اگه بتونه یه مزه قهوه و یه نخود بنویسی که چه حال خوبی دارم
پس شک نکن حالت خوبه. نه تنها خوب که کیفوری
مثل من
همین الان.
خدایا این آرامش و میناب طهور، بیخمار رو از ما نگیر
بذار هر روز همینطور تداوم داشته باشه و کمتر بهت گیر بدم
عصرت بخیر هم محلی
صبر کن یه موزیک خوب هم برای شما ها میذارم
الان نمیدونم چی ولی بزودی اینکار رو میکنم
خودش نوعی جابجایی انرژیهاست
نه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر