میگه: شما را به نزدیکترینها صید میکنم
حالا تو بگو این نزدیکی و شکار از کجا تا به کجای زندگی ما ختم میشه؟
تا حالا دادسرا رفتی؟
نصف بیشتر برای گرفتن حق از خودی به اونجا میآن
حقی که دوستی دوستی از یکی زایل شده
حقی سرشار از اعتماد
و تو صفی از مردم احمق را میبینی که روزی به یکی اعتماد کردند
خب دیگه به سلامتی نه اعتماد میکنیم و نه ارتباطی برقرار و تشریف ببریم کجا؟
کجا بهتر از چلک؟ همهاش کوه است و جنگل، جک و جونور. جنگل یعنی خطر
ولی وقتی می دونی بناست شب اونجا بخوابی، از غروب درها و حفاظها را باید ببندی که تا بالایی کسی از پایین نیاد
یا تا پایینی کسی از بالا نیاد
این میشه استراتژی در مواقع خطرناک
ولی وقتی قرار باشه نشستی و از نزدیکترینها ضربه بخوری، چون منتظر نبودی میشه، تک
چنان ناگه میرسه که وقت نکنی کوچکترین پاتکی براش بزنی
و از حال میری تا اطلاع ثانوی که یه معجزی چیزی بیاد و نجات بده
یه معجزه بیاد منو جمع کنه که بد جوری شکستهام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر