اگر من خطا کنم، بدی یا مثل موشکثیف خیابونی رذالت بهخرج میدم
صاف توی آینه نگاه میکنم و خیلی معمولی میدونم که، حقش بوده، میخواست پاش رو از گلیمش دراز تر نکنه
صدای اره برقی روانم رو آشفته کرده
طوفان امروز یکی دیگه از افتخارات خیابان بهار را شکسته و از کی تا حالا دارن با اره خوردش میکنند
این خود، زچة مرگ و وداع این درخت با خاطرههای تک تک ماست
چه امثال من که از بچگی اینجا قد کشید و چه برای هر کسی که مدتی ساکن این خیابان زیبا و فرهنگی هنری، تهران بوده
برای اقلیتهاش، مسلموناش، سنیاش و شیعههاش
به هر شکلی هر یک از این درختان به ما یه حالی داده
مثل درختهای پیچ پارک ساعی در خیابان پهلوی
ولی نه مثل این ها
برگردم سر حرف اصلی
وقتی من بدی میکنم حتما یک دلیل محکمی داشته و به نظر خودم بدی نبوده
اما دیگری را آزار داره
توجیح این مواقع معنیش میشه، خب یارو توهم زده بود. چه توقعات بیجایی و ............. الی همدان
اما بابت هر یکی از همین جنس بدیها که دیگری به همین دلایل منطقی به ما روا میداره
الهی که بری خبرت رو بیارن
ایشالله ماشینت بیفته تو دره
حتا اگه راه بده، زلزله بیاد و کل محلهشون و زیر و رو کنه
شما
خدا نیستی
اگه
این تا صبح زنده و سلامت باشه
باید یه سوزن به خودم بزنم یکی به دیگری
فقط شما میدونی که تا چه حد از بابت رذالت اخیرم پیش شما یکی شرمنده هستم
ولی خب کاره دیگری نمیشد کرد
واقعیت رو باید میفهمید و الا............... کردستان
نه
ولایت پرنس اوباما
خدا خودش از دلم خبر داره نیت بدی نداشتم
اما خدا توی اونم خبر داره که سخت رنجیده شده
حالا جنگ بین خدایان آغاز شده و نشستم ببینم کی قراره سر از روانخانه در بیارم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر