سلام، سلام به زندگی، به مهر و به تو که انسان خدایی
این واژه از اون دست واژگانیست که اگه باورش کنی برگشتی به بهشت و خدایگونه زیستن را خواهی آموخت
باور نداشته باشی، ساکن جهنم وابستگی و نیاز خواهی بود
سلام به امروز که شرعا و قانونا و عرفا پاییزیست
از اون هواهاییست که اگر عاشق باشی، در بهشتی و گرنه که وسط جهنمی
مال منکه اینطوره.
هوای ابری رو وقتی دوست دارم که عشق را درم نم بزنه
ولی اگه بنا باشه به این فکر کنم که ، اگه یه عشقی داشتم الان چه هوای خوبیست. از همانجا مستیقیم وارد محلة بد ابلیس شدم
خلاصه که زندگی همهاش همینطوری معنی میشه
بستگی داره تو چه حالی داری؟
خیر و شر، زشت و زیبا از تعابیر انسانی و صرفا ذهنیست که حقیقت جوهری نداره
همانی که خیر توست میتواند شر دیگری باشد.
شاید برای همین بعضی از آرزوها هرگز مستجاب نمیشه؟
شاید چون ته دل میدونیم که این آرزو حق ما نیست.
منکه فکر میکنم استجابت از درون آغاز میشه
درست مثل شنیدن سکهای که به تلفن همگانی میاندازی، تقی صدا می ده و تو از درون احساس میکنی
این حاجت حتما برآورده میشه و میشه
خلاصه که امروز باورها رو دو دستی بچسبیم که به سمت زشتی حرکت نداشته باشه
تازه
فکر کردی بیکار و ولگردم؟
نخیر از صبح کلی کار کردم تا به خودم اجازه دادم برای زنگ تفریح الان خدمت برسم
فکر کن! ما از پس خودمون برنمیآیم. میخواهیم دنیا را عوض کنیم
منکه سعیام را میکنم اهلیش کنم
از تو خبر ندارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر