۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

خاله اتی




چه حس خوبی دارم
یه حسی که قابل ادراک با بیان من نیست
برای خودم از جمعه شروع شد.
هی جمعه شد و هی نوشتم آی جمعه

بوی خوش قورمه‌سبزیت کجاست؟ سفره‌های بی‌بی‌ت کو؟
بچه‌های خاله‌جان و دایی جان‌ها کجاند؟

انگورهای به نخ کشیدة بی‌بی و محبتی که در کوزه‌های سبز گلی زیر سایه در حیاط به انتظار رسیدن مهمان .......
و تا دلت بخواد دلتنگی‌های کودکی
نتیجه این‌که بعد از ده سال رفتم عصر منزل خاله جان
محکم بغلش کردم، بوی مادر داشت. 
حس‌شم یه نموره به خانم والده می‌زد
اما همون لحظه‌ها به یاد حرف مسافر افتادم، بخشش
می‌تونم به نیت خانم والده خواهرش رو بغل کنم، محکم فشار بدم و با تمام وجودم عطرش رو حس کنم
اما حاضر نبودم به جای خاله ، خانم‌والده را در آغوش می‌داشتم
به‌قدری فاصله، به‌قدری دور می‌بینم همه چیز رو که دلم نمی‌خواد حتا بهش فکر کنم
چه به بخشش
این قلم رو بذار در روح خدایی ما لنگ بزنه
من هر کی که می‌شد، تا پدر پریا را بخشیدم. تا هر پدرسوخته‌ای که به هر دلیل باعث رنجش‌م شد
را هم از صمیم قلب بخشیدم
اما این یک قلم جنس ، مبادا و هرگز
یعنی اصولا حق انسانی و الهی خودم را طلبکارم و بابتش نمی‌تونم ادای کمیسیون حقوق بشر و اینا رو در بیارم
ولی خونة خاله عجب حالی داد. 
کلی گپ با خاله و بعد هم پسر خاله جان هنوز مانده در خانه و یکی دو نفر دیگر از اقوام
که اتفاقی به دیدار خاله آمده بودند، حس خوبی بهم داد
حسی نزدیک به حسرت از عمری بی فامیل گذشته وجودم را پر کرده بود
رفتن بی‌بی‌جهان باعث پاره شدن این نخ تسبیح در زندگی من شد
حالا می‌خوام دوباره خودم جمعش کنم
هفته آینده هم به دیدار دایی جان خواهم رفت
می‌خوام جمعه‌های خوب کودکی رو تا جای ممکن دوباره تنفس کنم
امروز پر از حس خوب بود
بخصوص وقتی بندهای انگوری دیدم که از سقف رد شده بود
تا به‌وقتش کشمش بشن
بعضی انگورها تازه و هنوز سبز بود
بعضی قدیمی تر و به قهوه‌ای مایل شده بود.
انگار عبور عمرم را می‌دیدم
منی که از سبزی به خزان رسیدم و هنوز کودکانه برای دیدن انگورهای به نخ کشیده شده
ذوق می‌کنم
دست می‌زنم و می‌خندم
و خاله رو دوباره محکم در آغوش می‌گیریم
در حالی که هنوز سوزن صفحه‌اش از روی قربون صدقه خط نخورده و نگاهش پر از مهربونی بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...