از جایی که شما خداوند خالق هستید و در کمال مطلق بهسر میبری؛ نمیشه که اشتباه کنی
لابد یهجای مراسم، قصد من برای ارتباط مستقیم با شما و درکتون ، ایراد داره
اول که نماز امروز از اونا نمازا بود و یه چیز جدید نشونم داد
وقتی تو همهاش در تلاشی که بهدرون بری و این ارتباط را با درون یا دیگری برقرار کنی با هر آداب و مناسکی
مال من یکیش نماز
مهم قصد تو برای دیدار با روح الهیست و تائید حضورش در زندگی
گاهی وقتی میگم الله اکبر انگار دارم دیگری خودم را صدا میزنم
روح درونم، میخوام صدام رو بشنوه
یا وقت سبحان اللهها در سجود. تکرار میشه، بارهای بار تکرار میشه، مثل اینه بهش یادآوری میکنم تو منزه و پاکی
و جریان منفی انرژیهایی که توسط افکار و نیات دیگران و یا حتا این پارازیتهای نکبتی
را از راه پیشانی و زمین تخلیه میکنم
وسط یکی از این همین حرکات خودم رو برای دقایقی یکپارچه و نورانی حس میکردم
گفتم حس، فردا برام حرف در نیارید گفت: میدیدم
همون لحظهای بود که به اهمیت کلامی که گفته میشد پی بردم
همیشه نگاخش میکنی، در آینده
ازش میخوام، در آینده
هر تفکر و حرکتم در جهت آینده انجام میشهو آیندهای از لحظه بعد تا انتها
در حالیکه تو در لازمانی و من در اسارت زمان
همیشه اینک را تجربه میکنم. ما هرگز در آینده نیستیم و همیشه در امروزیم
با اینحال برای فردا صدا میزنم، برای فردا کمک میخوام و .............................. اون موقع درک کردم این صراط مستیم رو الان باید برابرم باور کنم و بخوام
نه در آیندهای که هرگز من درش حضور واقعی ندارم
شاید طرحی در بعد زمان؟
در جهان الست
یا هنگام خلقت که بهش گفت موجود باش
اما نه در اینک که هنگام تجربة فیزیکی من در این جهان ابزاریست
از این به بعد باید دایم به شکار اینک بشینم
شاید حی قیوم را هم فهمیدیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر